لغت “To bury the hatchet” یک اصطلاح انگلیسی است که به معنی “صلح کردن و قطع رابطه دشمنی” می باشد. این اصطلاح در زمانهایی به کار می رود که دو طرف درگیر در یک نزاع، دشمنی یا بحران هستند و برای پایان دادن به این وضعیت، تصمیم به صلح گرفته اند.
تلفظ این اصطلاح به صورت زیر است:
/bɛri ðə ˈhætʃɪt/
مثالهایی از کاربرد این اصطلاح عبارتند از:
– After years of bitter rivalry, the two companies finally decided to bury the hatchet and work together on a new project.
– It’s time for us to bury the hatchet and move on from our past disagreements.
– The two politicians agreed to bury the hatchet and work together for the good of the country.
مترادف های این اصطلاح عبارتند از “to make peace”, “to reconcile”, “to patch things up” و “to settle one’s differences”.
متضادهای این اصطلاح عبارتند از “to hold a grudge”, “to bear a grudge”, “to stay angry” و “to remain hostile”.
ریشه شناسی این اصطلاح به دوران قبل از کشف آمریکا توسط اروپایی ها باز می گردد. در آن زمان، قبیله های هندی درگیر درگیری های مسلحانه بودند و برای پایان دادن به این نزاعات، از جمله روشی که به کار می بردند، دفن تبر بود. این روش به این دلیل بود که تبر یکی از ابزارهایی بود که درگیری های مسلحانه استفاده می شد و با دفن آن، نشانه پایان دادن به نزاع بود.
اولین مورد استفاده این اصطلاح در سال 1700 میلادی ثبت شده است. در یکی از نامه های ارسالی به دوست خود، رابرت لوئیس استیونسون، نویسنده انگلیسی و مترجم، از این اصطلاح استفاده کرده است.
در گرامر، “to bury the hatchet” یک فعل ترکیبی است که شامل فعل “to bury” به معنی “دفن کردن” و اسم “hatchet” به معنی “تبر” می باشد. به عنوان یک فعل ترکیبی، این اصطلاح باید به صورت کامل و با تمامی اجزای آن به کار گرفته شود.